کافه تند و تند خاموش ابتدا پنجره درب کارخانه شماست
جولیان| 37 چند روز قبل
به نظر می رسد که مرد آسیایی روز و شب فقط با یک چیز در سرش راه می رود، این که چگونه با دوست دخترش صحبت کند تا اجازه دهد او در دهانش پایان دهد. به همین دلیل او در رویاهای خود آمد - او شهامت انجام این کار را در زندگی واقعی نداشت. و او شانس آورد!
¶ من آن را می خواهم ¶
بمب... دختر.
منو ببر تو یه پورنو
پورن رویای من است
¶ و من آن را خیلی بد می خواهم ¶
من آن را دوست دارم
کافه تند و تند خاموش ابتدا پنجره درب کارخانه شماست
به نظر می رسد که مرد آسیایی روز و شب فقط با یک چیز در سرش راه می رود، این که چگونه با دوست دخترش صحبت کند تا اجازه دهد او در دهانش پایان دهد. به همین دلیل او در رویاهای خود آمد - او شهامت انجام این کار را در زندگی واقعی نداشت. و او شانس آورد!
سرد